درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ
خدایا! به من قدرت تحمّل عقیده ی مخالف ارزانی کن.
خدایا! مرا همواره،آگاه و هوشیار دار،تا پیش از شناختن درست و کامل کسی یا فکری-مثبت یا منفی- قضاوت نکنم.
خدایا! جهل آمیخته با خودخواهی و حسد،مرا،رایگان،ابزار قتاله ی دشمن،برای حمله به دوست،نسازد.
خدایا! شهرت منی را که می خواهم باشم،قربانی منی که می خواهند باشم ،نکند.
خدایا! خودخواهی را چندان در من بکش،یا چندان برکش،تا خودخواهی دیگران را احساس نکنم و از آن در رنج نباشم.
خدایا! مرا به ابتذال آرامش و خوش بختی مکشان،اضطراب های بزرگ،غمهای ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن،لذّت ها را به بندگان حقیرت بخش و دردهای عزیز بر جانم ریز.
خدایا! مرا از فقر ترجمه و زبونی تقلید نجات بخش تا قالبهای ارثی را بشکنم،تا در برابر قالب ریزی غرب،بایستم وتا – هم چون این ها و آن ها- دیگران حرف نزنند و من فقط دهنم را تکان دهم.
خدایا! بر اراده،دانش،عصیان،بی نیازی،حیرت،لطافت روح، شهامت و تنهایی ام بیفزای.
خدایا! در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهی میکشاند،مرا،با نداشتن و نخواستن،رویین تن کن.
خدایا! به هر که دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر که دوست تر میداری،بچشان که دوست داشتن از عشق برتر است.
خدایا! به من توفیق تلاش،در شکست؛صبر،در نومیدی؛رفتن،بی همراه؛جهاد،بی سلاح؛کار،بی پاداش؛فداکاری،درسکوت؛دین، بی دنیا؛مذهب،بی عوام؛عظمت،بی نام؛خدمت،بی نان؛ایمان،بی ریا؛خوبی،بی نمود؛گستاخی،بی خامی؛مناعت،بی غرور؛عشق،بی هوس؛تنهایی،در انبوه جمعیّت؛دوست داشتن،بی آنکه دوست بداند؛روزی کن.
خدایا! به من زیستنس عطا کن که در لحظه ی مرگ، بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است، حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم.
خدایا! چگونه زیستن را تو به من بیاموز،چگونه مردان را خود خواهم آموخت.
خدایا! رحمتی کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد،قوتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم؛تا از آن ها باشم که پول دنیا را می گیرند و برای دین کار میکنند،نه آنها که پول دین میگیرند و برای دنیا کار میکنند.
ای خداوند! به علمای ما مسوولیت،به عوام ما علم،و به مومنان ما روشنایی و به روشن فکران ما ایمان، و به متعصبین ما فهم و به فهمیدکان ما تعصب،و به زنان ما شعور و به مردان ما شرف،و به پیران ما آگاهی،به جوانان ما اصالت،و به اساتید ما عقیده،و به دانشجویان ما نیز عقیده و به خفتگان ما بیداری و به بیداران ما اراده،و به مبلغان ما حقیقت و به دین داران ما دین،و به نویسندگان ما تعهد و به هنرمندان ما درد،و به شاعران ما شعور و به محققان ما هدف،و به نومیدان ما امید،و به ضعیفان ما نیرو،و به محافظه کاران ما گستاخی،و به نشستگان ما قیام و به راکدان ما تکان،و به مردگان ما حیات،و به کوران ما نگاه،و به خاموشان ما فریاد،و به مسلمانان ما قرآن و به شیعیان ما علی،و به فرقه های ما وحدت،و به حسودان ما شفا،و به خودبینان ما انصاف،و به فحاشان ما ادب،و به مجاهدان ما همّت تصمیم و استعداد فداکاری و شایستگی نجات و عزّت ببخش.